{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی اصلاحنژادکردن در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی اصلاحنژادکردن، هموارکردن، شیب منظمدادن، تسطیحکردن پایه، درجه، درجه بندی، رتبه، مرحله، درجه شدت(مرض , دستهبندی کردن، طبقهبندی کردن، جورکردن، باهمامیختن سنگ معدنی، درجه موادمعدنی، درجهبندی کردن وتب)، انحراف ازسطح تراز، الگوی لباس، ارزش نسبی ,, معنی اصلاحنژادکردن، هموارکردن، شیب منظمدادن، تسطیحکردن پایه، درجه، درجه بندی، رتبه، مرحله، درجه شدت(مرض پ دستهبندی کردن، طبقهبندی کردن، جورکردن، باهمامیختن سنگ معدنی، درجه موادمعدنی، درجهبندی کردن وتب)، انحراف ازسطح تراز، الگوی لباس، ارزش نسبی پ, معنی اwgاpjژاblcbj، ikmاclcbj، adf kj'kbاbj، تszdplcbj /اdi، bc[i، bc[i fjbd، cتfi، kcpgi، bc[i abت(kcq , bsتifjbd lcbj، zfrifjbd lcbj، [mclcbj، fاikاkdoتj sj; kubjd، bc[i kmاbkubjd، bc[ifjbd lcbj mتf)، اjpcاt اxszp تcاx، اg;md gfاs، اcxa jsfd ,, معنی اصطلاح اصلاحنژادکردن، هموارکردن، شیب منظمدادن، تسطیحکردن پایه، درجه، درجه بندی، رتبه، مرحله، درجه شدت(مرض , دستهبندی کردن، طبقهبندی کردن، جورکردن، باهمامیختن سنگ معدنی، درجه موادمعدنی، درجهبندی کردن وتب)، انحراف ازسطح تراز، الگوی لباس، ارزش نسبی ,, معادل اصلاحنژادکردن، هموارکردن، شیب منظمدادن، تسطیحکردن پایه، درجه، درجه بندی، رتبه، مرحله، درجه شدت(مرض , دستهبندی کردن، طبقهبندی کردن، جورکردن، باهمامیختن سنگ معدنی، درجه موادمعدنی، درجهبندی کردن وتب)، انحراف ازسطح تراز، الگوی لباس، ارزش نسبی ,, اصلاحنژادکردن، هموارکردن، شیب منظمدادن، تسطیحکردن پایه، درجه، درجه بندی، رتبه، مرحله، درجه شدت(مرض , دستهبندی کردن، طبقهبندی کردن، جورکردن، باهمامیختن سنگ معدنی، درجه موادمعدنی، درجهبندی کردن وتب)، انحراف ازسطح تراز، الگوی لباس، ارزش نسبی , چی میشه؟, اصلاحنژادکردن، هموارکردن، شیب منظمدادن، تسطیحکردن پایه، درجه، درجه بندی، رتبه، مرحله، درجه شدت(مرض , دستهبندی کردن، طبقهبندی کردن، جورکردن، باهمامیختن سنگ معدنی، درجه موادمعدنی، درجهبندی کردن وتب)، انحراف ازسطح تراز، الگوی لباس، ارزش نسبی , یعنی چی؟, اصلاحنژادکردن، هموارکردن، شیب منظمدادن، تسطیحکردن پایه، درجه، درجه بندی، رتبه، مرحله، درجه شدت(مرض , دستهبندی کردن، طبقهبندی کردن، جورکردن، باهمامیختن سنگ معدنی، درجه موادمعدنی، درجهبندی کردن وتب)، انحراف ازسطح تراز، الگوی لباس، ارزش نسبی , synonym, اصلاحنژادکردن، هموارکردن، شیب منظمدادن، تسطیحکردن پایه، درجه، درجه بندی، رتبه، مرحله، درجه شدت(مرض , دستهبندی کردن، طبقهبندی کردن، جورکردن، باهمامیختن سنگ معدنی، درجه موادمعدنی، درجهبندی کردن وتب)، انحراف ازسطح تراز، الگوی لباس، ارزش نسبی , definition,
معنی Compliance, ترجمه Compliance به فارسی, معنی Extrinsic, ترجمه Extrinsic به فارسی, معنی participants, ترجمه participants به فارسی, معنی 0,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی